سوالات زیادی در مورد مراکز داده لبه (edge data center) وجود دارد: چگونه یک مرکز داده لبه را تعریف میکنید؟ مراکز داده لبه چقدر بزرگ هستند؟ تکنولوژی پشت آنها چیست؟ هنگامی که جهان در حال حاضر فضای ابری (cloud) را دارد، چرا به یک مرکز داده لبه نیاز داریم؟ حالا چه باید بکنیم؟ اگر شما فقط پاسخ برخی از این سوالات را میدانید، یکی از خودیهای این بازار نوپا و با پتانسیل رشد بیشتر از 13 درصد هستید. اکنون حدود 5 سال است که مراکز داده لبه (edge data centers) وارد صنعت شده اند. این مراکز داده اولین بار در سال 2014 در ایالات متحده به بهره برداری رسیدند و اکنون، همراه با تحول دیجیتال و اینترنت اشیا (IoT)، نیاز جهانی برای چنین مراکز دادهای بسیار گسترش یافته است.
با توجه به ویکی پدیا تعاریف مراکز داده لبه بسیار متنوع هستند. هنوز هم در مورد تعریف مراکز داده لبه (edge data center) خلاقیت زیادی وجود دارد و هر کدام از آنها منحصر به فرد هستند. صنعت نیز دیدگاه متفاوتی را ارائه میدهد. سازمانهای استاندارد سازی، بسیار محتاطانه در حال گام برداشتن در این عرصه هستند. TIA در ماه فوریه 2019 یک گروه تشکیل داد که وظیفه آن تعریف استاندارد برای اشکال مختلف لبه (edge) بود و به طور خاص توصیههایی برای امنیت، سایتها، معماریها، اتصالات و انعطاف پذیری ارائه داد.
محاسبات لبه عملکردی مانند مکانیزم رایانش ابری در لبه شبکههای گسترده دارد. یک فاصله طولانی بین هابهای اینترنت و مراکز داده با ظرفیت بالا که در لبه فضای ابری قرار گرفته اند، وجود دارد. در واقع فضای ابری یا زیرساخت اینترنت باید تا جایی که داده ایجاد شده است ادامه پیدا کند. تجمیع دادهها و فرآیندهای پردازش دادههای خاص باید تا حد امکان به کاربران، برنامههای کاربردی و دستگاههای دیجیتال نزدیک باشند.
اما چرا؟
یک رک در زیرزمین یک ساختمان هوشمند، اگر مجهز باشد، میتواند به عنوان لبه (edge) مورد استفاده قرار گیرد. همچنین یک پکیج کامل رک در مرکز یک شرکت مخابراتی، یک کانتینر کنار بزرگراه، یک اتاق سرور در پشت یک کارخانه یا یک مرکز داده 1000 متر مربعی نیز میتوانند به عنوان لبه در نظر گرفته شوند. اندازه را نمیتوان تعریف کرد.
زیرساخت و تکنولوژی در لبه (edge) با منطق و عملکرد مراکز داده تجاری فضای ابری منطبق بوده و ولی کوچکتر از آنها هستند. دیتاسنترهای لبه (Edge data centerها) بسیار متراکم، انعطاف پذیر و مستقل هستند و می توانند به صورت خودکار و از راه دور کنترل شوند. این دیتاسنترها می توانند به منظور خاصی طراحی شوند.فضای ابری و لبه به طور متقابل وابسته هستند و می توانند همزیستی یا زیر ساختهای ترکیبی ایجاد کنند. کارشناسان میدانند که هم تکنولوژی و هم معماری مورد نیاز هستند.
مراکز داده لبه ( edge data centerها) با برعهده گرفتن وظایفی که به طور خاص به تاخیرهای کوتاه مدت و پردازش محلی مقدار زیادی از داده ها مربوط هستند، مکمل فضای ابری (cloud) هستند. منبع: NTT
چه زمانی انتقال دادهها هزینه بیشتری دارد؟
سوالات که پپش میآیند عبارتند از: چرا جهان به نوع دیگری از مرکز داده نیاز دارد؟ آیا در حال حاضر مراکز داده سازمانی، اجارهای، فضای ابری و با ظرفیت بالا کافی نیستند؟ آیا مراکز داده لبه (edge data centerها) میتوانند چیزی فراتر از آنچه فضای ابری با رایانش مجازی بی پایان خود پیشنهاد میدهد، ارائه نماید؟
بیایید برای درک بهتر این موضوع یک مثال معروف را بررسی کنیم: چند سال پیش، Psy یک رپر کره ای یک رکورد ثبت کرد. ویدئو کلیپ مربوط به یکی از آهنگهای او بیشتر از 3 میلیارد بار در یوتیوب دیده شد. ارائه دهنده اینترنت درفونیکس، در آریزونا مجبور به پرداخت میلیونها دلار هزینه انتقال به حامل خود شد. حجم عظیمی از تماسهای تلفنی باعث ایجاد خطا در خطوط شد. این کلیپ به370 مایل دورتر از مرکز داده (دیتاسنتر) حامل رسید. اگر امکان این وجود داشت که یک نسخه از کلیپهای معروف از یک دیتا سنتر لبه در فینیکس فراخوانی میشد، ارائه دهنده محلی میتوانست در هزینه ها صرفه جویی کند.
این مثال نشان میدهد که مگادیتاسنترهای مرکزی در دنیای دیجیتال درمان هر دردی نیستند. فاصلهها، حجم دادهها، توزیع بار، ظرفیت و هزینههای انتقال بیشتر نیازمند راهکارهای غیرمتمرکز هستند. این راهکارها فشار را از روی شبکه های اصلی و فضای ابری برداشته و باعث کاهش هزینهها میشوند.
زمانی که فضای ابری ناکارآمد میشود!
در آینده برای ارائه دهندگان و کاربران شرایط پیچیدهتری رقم خواهد خواهد خورد. برای مثال رانندگی بدون راننده را در نظر بگیرید. این کار در صورتی امکان پذیر است که حجم زیادی از اطلاعات بتوانند به صورت مجازی و با سرعت نور بین وسایل نقلیه، سیستمهای ناوبری، شبکههای تلفن همراه، رادار و سیستمهای نظارت، سیگنالها و کامپیوترهای ترافیکی حرکت کنند. علاوه بر خدمات 5G، این کار نیاز به یک شبکه فیبر نوری در امتداد جاده دارد. مراکز داده میکرو باید هر 10 مایل در امتداد جاده قرار گیرند و آنها باید تعامل با تاخیر بسیار کوتاه را تضمین کنند و مهمترین اطلاعات را در سایت پردازش کنند.
در آینده، مراکز داده لبه بین فضای ابری و اینترنت چیزها (IoT)، که حجم زیادی از دادهها تولید میشوند، مورد نیاز هستند. مراکز داده لبه به عنوان یک مرکز محلی، مسئولیت ضبط، ذخیره سازی، تجزیه و تحلیل و بازخورد برنامه های زمان و حیاتی کسب و کارها برعهده دارند. منبع: IEEE
در مطلب بعدی با ما همراه باشید تا با کاربردهای لبه (Edge) و الزامات فنی آن و راهکار edge ارائه شده توسط شرکت آر اند ام (R&M) بیشتر آشنا شوید.
مطلب مرتبط:
خنک، بی صدا، آماده برای استفاده | EdgeGo پلتفرم جدید R&M برای مراکز داده میکرو و Edge Computing